وطن

 

پايتخت دوم بساب

اينم وطنم

 

ادامه مطلب مورد نظر رمز دارد.
لطفا رمز عبور مربوط به مطلب را وارد کرده ، دکمه تایید را کلیک کنید.


 

نوشته شده توسط مصطفی در چهار شنبه 23 شهريور 1398برچسب:,

ساعت 20:6 موضوع <-PostCategory-> | لینک ثابت


زندگي نامه

 

زندگینامه شهیدگرانقدر علی اکبر ابراهیمی  بسابی

علي‌اکبر در سال 1330 به دنيا آمد. او نخستين فرزند خانواده بود. در اوايل کودکي به بيماري سختي دچار شد. حتي يک مرتبه تا پاي مرگ پيش رفت اما به لطف حضرت حق شفا گرفت و پس از بهبودي از يزد به تهران مهاجرت نمود و در اين شهر به تحصيل پرداخت.
سال دوم دبيرستان به علت تشديد بيماري تشنج، مدرسه را ترک کرد و بعد از انجام خدمت نظام‌وظيفه به استخدام اداره پست درآمد. اوايل انقلاب به علت شرکت در مبارزات سياسي، ساواک او را دستگير نمود و از او خواست که تهران را ترک کند. علي‌اکبر نيز زادگاهش يزد را انتخاب کرد و به آنجا بازگشت و فعاليت‌هايش را ادامه داد. با پيروزي انقلاب، مسئول شوراي کوي صاحب‌الزمان (عج) شد. هر روز بعد از انجام کارهاي اداري با وانت، کمک‌هاي مردمي را جمع مي‌کرد و توانست با پول‌هاي جمع شده، يک دستگاه آمبولانس براي جبهه خريده و عازم منطقه شود.
برادر کوچکش در سال 1360 در جبهه به شهادت رسيد. بعد از اين حادثه هميشه مي‌گفت: حميد سعادتمند شد و من بي‌بهره ماندم. ابراهيمي در پشت جبهه با گرفتن کوپن و تهيه اوراق به خانواده شهدا کمک مي‌کرد. وي سرانجام در عمليات والفجر 8 در تاريخ 9/11/1364 در سن 34 سالگي در جزيره‌ي مجنون به عرش اعلي بال گشود.


 

نوشته شده توسط مصطفی در چهار شنبه 23 شهريور 1398برچسب:,

ساعت 12:18 موضوع <-PostCategory-> | لینک ثابت


امام رضا

 

 

آیاعکس های قدیم حرم امام رضا رو دیدی

حتما ببین

 

 

  تصاویری زیبا از حرم و  گنبد امام رضا (ع)  تصاویر قدیمی

می خواهم تا آنجا كه دوست دارم، پربگیرم، اما تا بارگاه دوست راه طولانی است. چشم از پنجره برنمی دارم. دشت از پی دشت، كوه از پی كوه، دسته دسته گل سرخ، یك عالم سبز و یك دریا اشتیاق كه دستی از غیب به جانم ریخته است! همیشه همین طور است. خودم را كه به مولا می سپارم، دیگر این من نیستم كه می روم، برای لحظه ای، خواب مرا می رباید... دست در دست نور و آرمیدن در كنار ضریح! چه دل انگیزند این خواب های خوب!

برمی خیزم، پیرامونم غوغایی به پاست. صدای دل هاست. همه می گویند: یا ضامن آهو! رسیده ایم انگار! این گنبد زیبا، قلب ایران است. چه دورنمایی دارد!السلام علیك یا علی بن موسی الرضا. السلام علیك یا... بغضی غریب و بعد هم های و هوی پریشان دل. تا غروب راهی نیست. دل و نقاره و اشك به هم می آمیزند، و من پر از ضریح می شوم. و سرشار از رازهای طلایی!... چه بویی از كنارم گذشت، بوی آسمان بود. یك بوی خیس، یك بوی معنوی سبز. گویا فطرتم بود كه معطر شد از عشق! ضریح اینك به ملكوت می ماند، و من می خواهم تا رضایت «رضا» اوج بگیرم. نیشابور از خاطرم می گذرد، لحظه ای كه امام سر از كجاوه بیرون آورده اند و فریاد شادی و اشك شوق، زمین و زمان را به هم پیچیده است. لحظه ای كه سینه چاكان حضرتش ازفرط عشق به خاك غلتیده اند. لحظه ای كه بیش از بیست هزار تن تقریرات امام را می نویسند. [«لااله الاالله» دژ استوار من است و من یكی از شرط های آنم.] به راستی اگر ولایت نباشد، كلمه مقدس «توحید» چگونه استوار یابد!؟

در ادامه مطلب


ادامه مطلب

 

نوشته شده توسط مصطفی در چهار شنبه 23 شهريور 1390برچسب:,

ساعت 18:21 موضوع <-PostCategory-> | لینک ثابت


امام حسين

ایا بین الحرمین رو این جوری دید خیلی

قشنگه 

 

دانلود در ادامه مطلب


ادامه مطلب

 

نوشته شده توسط مصطفی در چهار شنبه 23 شهريور 1390برچسب:,

ساعت 12:21 موضوع <-PostCategory-> | لینک ثابت